سادگورو و پیام سال نو 2022

بیایید سال 2022 را به ایجاد یک سیاره آگاه اختصاص دهیم. سادگورو گفت که ایجاد یک سیاره آگاه تنها با بالا بردن آگاهی انسان امکان پذیر است.

 

دهلی نو: گورو یوگا سادگورو روز شنبه (31 دسامبر) از مردم خواست تا سال 2022 را به بالا بردن آگاهی انسان و ایجاد سیاره ای آگاه تر اختصاص دهند و افزود که این مهم ترین کاری است که در حال حاضر در جهان باید انجام شود.

 

مرشد همچنین گفت که این جنبش به دنبال این است که به دولت‌های همه ملت‌ها نشان دهد که شهروندانشان خواهان سیاستی برای احیای خاک و اکولوژی هستند.

 

بیایید سال 2022 را به ایجاد یک سیاره آگاه اختصاص دهیم. ایجاد یک سیاره آگاه تنها با بالا بردن آگاهی انسان امکان پذیر است. اگر موجی از آگاهی در جهان ایجاد کنیم، نجات سیاره یک پیامد طبیعی خواهد بود. سادگورو در شب 31 دسامبر در ساتسانگ گفت.

مرشد در درخواست خود از مردم و میلیون ها داوطلب و مراقبه ایشا که به صورت آنلاین و حضوری به Satsang ملحق شده بودند، گفت: "در سال 2022، بیایید متعهد شویم که جهان را جای بسیار بهتری نسبت به شرایط فعلی بگذاریم."

 

سادگورو پس از بیش از دو ماه فعالیت شدید و شدید در غرب، به ویژه در ایالات متحده آمریکا، به هند بازگشت.

 

 

سادگورو با اشاره به تخریب شدید خاک در سراسر جهان گفت: «در تلاش برای اصلاح جهان برای آسایش خود، به نقطه‌ای رسیده‌ایم که در حال از بین بردن منبع وجود خود هستیم.»

https://zeenews.india.com/india/let-s-dedicate-2022-to-creating-a-conscious-planet-says-sadhguru-in-new-year-message-2424448.html


تیل سوان: زنی که پیروانش را تشویق می کند تا مرگ را تجسم کنند

نقاشی مداد زن مو بلند و برجسته مدتی بود که در خانه آنها بود. اما سارا به هیچ چیز فکر نمی کرد. دخترش کیسی هنرمندی با استعداد بود و ساعت‌های زیادی را غرق کار هنری خود می‌کرد.

 

تنها بعداً بود که سارا در مورد اهمیت آن متعجب شد و احساس کرد که مجبور به تحقیق است. او به زودی متوجه شد که کیسی آن را به صورت آنلاین پست کرده است. کپشن کنار آن به سادگی می‌خواند: "زن باشکوه تیل سوان است، یک گورو معنوی تماشایی محبوب."

 

کیسی فقط چند ماه قبل جان خود را گرفته بود. سارا که از از دست دادن تنها دخترش غمگین شده بود، می خواست تلاش کند و در مورد هفته های آخر خود بیشتر بفهمد.

 

این زنی که چنین سوژه جذابی برای این جوان 18 ساله شده بود کی بود؟

تیل سوان یک معلم معنوی خودخوانده است که خود را "انقلابی تحول شخصی" و "کاتالیزور معنوی" می نامد.

 

او با نام مری تیل باسورث در یوتا به دنیا آمد و در ایالات متحده و آمریکای مرکزی در حال اجرا است. او صدها هزار دنبال کننده در سراسر رسانه های اجتماعی دارد - کانال یوتیوب او بیش از 79 میلیون بازدید دارد.

 

نام تجاری او بر ارائه توصیه‌های مربوط به سلامت روان متمرکز است، که بیشتر آنها برای افرادی است که احساس افسردگی یا خودکشی دارند. سوان که اعتقاداتش شامل تناسخ و قدرت شفابخشی کریستال است، می‌گوید تجربه او به عنوان یک بازمانده از چندین اقدام به خودکشی بینش خاصی را به او می‌دهد که به گفته او متخصصان سلامت روان فاقد آن هستند.

 

سوان می‌گوید قصد او کمک به افرادی است که در بحران هستند و بسیاری از مردم می‌گویند که آموزه‌های او در زمان خودکشی به آنها کمک کرده است.

 

اما منتقدان سوان او را متهم می‌کنند که مرگ را به خطر می‌اندازد، و کارشناسان بهداشت روانی که با آنها صحبت کردم، برخی از رویکردهای او را «غیر مسئولانه» و «خطرناک» نامیدند.

 

سارا در اتاق نشیمن خود در شمال غربی ایالات متحده نشسته است، موسیقی مسیحی به آرامی در پس زمینه پخش می شود و نور خورشید از پنجره ها می گذرد.

 

او و همسرش به من در مورد تماسی می گویند که دنیای آنها را در هم شکست - تماسی که در آن متوجه شدند دخترشان جان او را گرفته است.

 

تصویر «سارا»، مادر «کیسی» در تلفن

منبع تصویر، کاترین لام

در حالی که سارا می‌دانست که کیسی با درد جدایی اخیر دست و پنجه نرم می‌کند، نمی‌دانست که چقدر احساس بدی داشته یا در نظر داشت چه کار کند.

 

سارا شروع به جستجو در حساب های رسانه های اجتماعی دخترش برای سرنخ هایی کرد.

 

او متوجه شد که کیسی پرتره مدادی خود را در فیس بوک با عنوانی که آن را به عنوان Teal Swan معرفی می کند به اشتراک گذاشته است، و به زودی متوجه شد که دخترش به "Teal Tribe" - یک گروه خصوصی فیس بوک، پیوسته است، که به این معنی است که فقط اعضا می توانند آنچه در آن است را ببینند.

 

سارا به گروه پیوست و از چیزی که کشف کرد وحشت کرد. او پستی از دخترش را خواند که در آن نوشته بود سعی کرده جان خود را بگیرد. تصویر همراه با پست تصویری استوک از زنی بود که دو انگشت خود را مانند تفنگ به سر خود گرفته بود.

 

در پاسخ، دو نفر، از جمله یکی از داوطلبانی که به تعدیل محتوا در گروه کمک می‌کند، با ویدیوی سوان با عنوان «می‌خواهم خودم را بکشم (اگر خودکشی کنی چه کنم) پاسخ دادند.

 

در این ویدئو، سوان از کسانی که احساس خودکشی دارند می‌خواهد به دنبال کمک پزشکی باشند، اما در ادامه می‌گوید که در تجربه‌اش، برای برخی افراد، این ممکن است در درازمدت مفید نباشد. او در عوض پیشنهاد می‌کند که خودکشی به عنوان "شبکه ایمنی ما یا دکمه تنظیم مجدد ما که همیشه در دسترس ما است" تلقی شود. او استدلال می کند که مشاهده آن به این صورت به مردم امکان می دهد ایده را کنار بگذارند و در عوض روی کارهایی که می توانند انجام دهند تا در زمان حال احساس بهتری داشته باشند، تمرکز کنند.

 

او همچنین تمرینی را پیشنهاد می کند که در آن به بینندگان گفته می شود روی زمین دراز بکشند و مرگ خود را با "جزئیات وحشتناک" تصور کنند. سوان در این ویدئو استدلال می کند که با انجام این کار بینندگان متوجه خواهند شد که "هیچ جایی برای بازگشت به زندگی وجود ندارد... پس چرا باید آن را ترک کرد؟"

 

او در این ویدئو تاکید می‌کند که خودکشی باعث ایجاد موجی ویرانگر برای عزیزان می‌شود، و "مهم است که اینجا باشی یا نه... تو نمی‌خواهی بمیری. آنچه می‌خواهی پایانی بر درد توست. "

 

هنگامی که ما در اوایل نوامبر آن را مشاهده کردیم، این ویدئو در میان نتایج برتر در جستجوی گوگل در مورد عبارات مربوط به خودکشی بود.

ما نمی دانیم که کیسی آن ویدیو را تماشا کرده است یا خیر، و اگر او این کار را انجام داده است، نمی توانیم بدانیم که چگونه می تواند بر تصمیم مرگبار نهایی او تأثیر بگذارد. اما پست‌های او کمی قبل از مرگ، برخی از زبان‌هایی را که خود سوان به کار می‌برد، از جمله اشاره‌هایی به تولد دوباره، منعکس می‌کند.

 

مادرش سارا خشمگین است که انتشار این ویدئو تنها پاسخ گروه قبیله تیل به پیام کیسی بود و هیچ کس با پلیس تماس نگرفت یا تلاشی برای تماس با خانواده انجام نداد.

 

تنها دو هفته پس از اینکه کیسی در مورد اقدام اولیه خود برای خودکشی پستی ارسال کرد، او به خود شلیک کرد و جان باخت.

 

سارا می‌گوید: «چه فرصت بزرگ از دست رفته و یک اشتباه باورنکردنی.

 

«در حالی که من معتقدم که بیش از یک جریان پنهان در زندگی دخترمان اتفاق افتاده است، شما باید مرا متقاعد کنید که در غیر این صورت آموزه‌های تیل نقش مهمی در ذهن دخترمان نداشته است.

 

سارا درباره نصیحتی که در این ویدئو وجود دارد می گوید: «این تقریباً شبیه یک تمرین است.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر، به گروه بسته فیس‌بوک Teal Tribe با بیش از 27000 عضو پیوستم و پست‌های زیادی را دیدم که به نظرم آزاردهنده بودند. بحث های مکرر در مورد خودکشی وجود داشت، مردم می گفتند که می خواهند به زندگی خود پایان دهند و اعضای گروه توصیه هایی را ارائه می دادند.

 

گاهی در پاسخ به پست ها خطوط پیشگیری از خودکشی داده می شد. اما بسیاری از اوقات، تنها ویدیوی سوان در مورد اینکه در صورت تمایل به خودکشی چه کاری انجام دهید، همراه با توصیه های سایر اعضا پست شد.

 

در طول هفته‌هایی که گروه را دنبال کردم، متوجه شدم که یکی دیگر از اعضای جوان انجمن نیز طی چند روز پس از ارسال پستی در مورد احساس خودکشی، جان خود را از دست داده است.

 

تدریس حضوری

سوان علاوه بر آموزش آنلاین، کارگاه های آموزشی را به صورت حضوری در سراسر ایالات متحده و اروپا برگزار می کند. قیمت بلیط تا 200 دلار است. من به یکی در شیکاگو رفتم و با طرفدارانی آشنا شدم که به وضوح ارتباط شدیدی با او دارند.

 

یکی به من گفت سوان در حال تغییر جهان است. دیگری او را "نابغه ارتباط انسانی و بینش" نامید.

 

این مراسم حدود شش ساعت به طول انجامید و تماشاگران به روی صحنه فراخوانده شدند و سوان به آنها مشاوره داد. آنها در مورد مسائل عمیقا شخصی، از سوء استفاده، تا احساسات خودکشی صحبت کردند. مردی گفت که هر شب پنج ساعت ویدیوهای او را تماشا می کند.

 

من سوان را بعد از کارگاه ملاقات کردم و پرسیدم که او چگونه به کسانی که او را به تشویق به خودکشی متهم می کنند پاسخ می دهد.

 

در ابتدا او به این ایده خندید و گفت: "این خیلی خنده دار است. برای من واقعا خنده دار است."

 

سپس لحن جدی تری گرفت.

 

او گفت که او را طرفدار خودکشی خواندن "مضحک" است و گفت که هر کسی که این کار را می کند واضح است که ویدیوهای او را تماشا نکرده است.

 

وقتی به او گفتم دو جوان که از اعضای گروه او بودند جان خود را از دست داده اند، فضا متشنج شد.

 

او پاسخ داد: من از آنها خبر ندارم.

 

او سپس به طرز آشکاری عصبانی شد و گفت که دلیل این است که افراد بیشتری خود را نکشند.

 

"اگر به جمعیت شناسی افرادی که به نوع مطالب من علاقه مند هستند نگاه کنید - با گروهی از افراد ناپایدار کار می کنید.

 

"[اینکه بگویم من] مسئول خودکشی افرادی هستم که به قصد خودکشی به من مراجعه کردند، بسیار دیوانه کننده است."

 

وقتی نوبت به گروه فیسبوکش رسید، سوان اعتراف کرد که احساس اضطراب زیادی دارد.

او به من گفت: «این بدترین بخش زندگی من است.

 

"شما یک گروه فیس بوک راه اندازی می کنید به این امید که این مکان مکانی باشد برای همه این افراد. سپس فرض کنید یک نفر تصمیم می گیرد خود را از بین این گروه بزرگ از مردمی که قبلاً در رنج هستند، قبل از رسیدن به شما بکشد.

 

"من سعی می کنم ناظرانی را جذب کنم که در مناطق زمانی مختلف هستند، اما فرض کنیم یکی از ما آن را [یک پست خودکشی] نمی بیند. و حالا یکی می گوید شما باید آن را می دیدید. حالا این تقصیر شماست که آنها خودکشی کردند.

 

"ما همیشه به این موضوع فکر می کنیم. شما افرادی دارید که آسیب پذیر هستند. وقتی نمی توانید همه آن را بگیرید، چه کاری باید انجام دهید؟"

 

اما او همچنین اعتراف کرد که داوطلبانی که به اجرای این صفحه کمک می‌کنند هیچ آموزش و دستورالعمل‌های کمی در مورد اینکه اگر پست‌هایی را ببینند که در آن شخصی می‌گوید احساس خودکشی می‌کند، انجام دهند، دریافت نمی‌کنند.

 

"گاهی اوقات به نظر می رسد که شما یک بخش روانی دارید، بدون اینکه کسی از ساختمان مراقبت کند و نمی توانید برای حضور در ساختمان به آنها پول پرداخت کنید.

 

من به او گفتم که شاید رسانه های اجتماعی انجمن مناسبی برای چنین بحث های حساسی نباشد.

 

او می‌گوید: «این واقعاً سؤال من است که خیلی از خودم می‌پرسم [و] به خود 15 ساله‌ام فکر می‌کنم.

 

«من به این فکر می‌کنم که وقتی ساعت سه صبح شد و همه اعضای خانه‌ام خواب بودند، چه می‌خواستم.

 

"اگر کسی در یک ویدیوی یوتیوب بود که به من می گفت که چگونه احساس متفاوتی داشته باشم، آن را می خواستم."

 

ما هرگز نخواهیم فهمید که آیا کسی که جان خود را از دست داده تحت تأثیر آموزه های سوان قرار گرفته است یا خیر. در واقع سوان معتقد است که مردم همیشه به او می گویند که او به آنها کمک کرده است.

 

سوان در بیانیه ای به ما گفت: "خودکشی هرگز راه حل نیست. آموزه های من برای کمک به مردم در انتخاب زندگی طراحی شده است. هر خودکشی یک تراژدی است و ما عمیق ترین تسلیت خود را به خانواده این زن جوان ابراز می کنیم."

 

او همچنین افزود که "بسیاری از متخصصان بهداشت روان از آموزه های من حمایت می کنند".

 

از آنجایی که سوان مصاحبه ما ویدیوی دیگری منتشر کرده است، که "به وضوح" نشان می دهد که او مخالف خودکشی است، و قصد او کمک به مردم است و مطمئناً تشویق به این عمل نیست. او می‌گوید که تلاش می‌کند بحث‌های مربوط به خودکشی را انگ زدایی کند.

 

و بی اعتنایی به این موضوع چیزی است که هر متخصص بهداشت روانی که در طول تحقیقاتم با آنها صحبت کردم به من گفت که لازم است.

 

نگرانی های کارشناسان

اما همه آنها نگرانی هایی را در مورد جنبه هایی از آموزه های سوان مطرح کردند.

 

یکی از این متخصصان دکتر جاناتان سینگر، رئیس انجمن آمریکایی خودکشی است.

 

او به من می‌گوید: «وقتی شنیدم تیل گفت که خودکشی می‌تواند یک «دکمه تنظیم مجدد» باشد، ناراحت شدم.

 

"این نشان می دهد که می توانید خود را بکشید و همه چیز از نو شروع می شود و بهتر می شود، و این درست نیست."

 

او این ایده‌ها را دارد که در ذهنش فقط مفید است. اما برای دیگران می‌تواند واقعاً خطرناک باشد.

 

او می‌گوید: «کاری که شما انجام می‌دهید وقتی به کسی می‌گویید که چگونه می‌خواهد خود را بکشد، این است که به او می‌گویید در ذهنش تمرین کند.»

او توضیح می دهد که تحقیقات نشان می دهد این نوع تمرین تصویرسازی "روشی بسیار موثر برای بهبود توانایی واقعی شما برای انجام کاری است". او می گوید برای مثال، این چیزی است که ورزشکاران در سطح المپیک از آن استفاده می کنند.

 

و بنابراین اینکه به کسی بگویید فکر کند چگونه می خواهد خود را بکشد، ایمن نیست.

 

من همچنین با گد فلین، مدیر عامل مؤسسه خیریه پیشگیری از خودکشی پاپیروس در بریتانیا صحبت کردم و ویدیوی سوان را به او نشان دادم که به بینندگان توصیه می کند مرگ خود را تصور کنند.

 

او گفت: «در هیچ شرایطی تشویق هر کسی که فکر خودکشی دارد به تصور مرگ خود و تجلیل از آن حالت مفید نیست. "این تمرین فقط می تواند منجر به خطر آسیب و حتی مرگ شود. چنین تمرین هایی غیرمسئولانه است. او در معرض تمجید از خودکشی است."

 

سوان استدلال می کند که این تکنیک در مورد گرفتن افکار ناخودآگاه خودکشی و رفتن آگاهانه به مکان دیگری با آنها است - که نتیجه مثبت تری دارد.

 

دکتر سینگر همچنین نگران این است که محتوای سوان کجا و چگونه به اشتراک گذاشته می شود.

 

او استدلال می کند که در حالی که برای افراد در موقعیت های مشابه ارائه حمایت از یکدیگر می تواند مفید باشد، انجمن هایی مانند فیس بوک می توانند "مانند یک اتاق اکو" شوند.

 

"اگر شما قصد خودکشی دارید و به یک فروم می روید و همه در مورد خودکشی پست می نویسند، پس خودکشی عادی می شود."

 

از نظر دکتر سینگر، شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی باید بیشتر برای تنظیم محتوا و کمک به افراد در ارتباط با افرادی که ممکن است بخواهند به خودشان آسیب برسانند، انجام دهند.

 

او استدلال می کند که فن آوری آنها باید به اندازه کافی در این مرحله توسعه یابد تا آنها را قادر به اقدام کند.

من فکر می‌کنم زمانی که مردم دست به خودکشی می‌زنند، آنها باید کاملاً مداخله کنند.»

 

در پاسخ به تحقیقات ما، فیس‌بوک انجمن بسته قبیله تیل را بسته است و به ما می‌گوید: «در مشورت با کارشناسان پیشگیری از خودکشی و خودآزاری، سیاست‌های ما اجازه می‌دهد محتوایی که قصد خودکشی یا خودآزاری را به عنوان یک فرصت بیان می‌کند. برای اینکه کسی به چیزی که ممکن است فریاد کمک باشد پاسخ دهد. با این حال، ما به محتوایی که مستقیماً خودکشی یا خودآزاری را ترویج یا تشویق می کند، اجازه نمی دهیم."

 

با این حال برخی از اعضا گروه جدیدی در فیس بوک به نام "قبیله ققنوس" راه اندازی کرده اند. در حالی که تیل سوان آن را اداره نمی‌کند، حداقل یک نفر از اعضای تیم مدیریت او عضو آن است، و قبلاً افرادی را دیده‌ام که در مورد احساس خودکشی صحبت می‌کنند، بدون اینکه از دیگر اعضا خط کمکی ارائه شود.

 

یوتیوب به ما گفت که آنها "تلاش می کنند بین ممنوعیت ویدیوهایی که اقدامات خطرناک را تشویق می کنند تعادل ایجاد کنند و همچنین مکانی را ارائه می دهند که مردم بتوانند آشکارا و صادقانه درباره افکار و تجربیات خود صحبت کنند".

 

آنها گفتند ویدیویی که در آن سوان نشان می دهد بیننده مرگ خود را تصور می کند اکنون به دلیل نقض سیاست های آنها حذف شده است. اما هنوز در کانال یک نفر دیگر وجود دارد و در گروه جدید فیس بوک به اشتراک گذاشته شده است.

https://www.bbc.com/news/world-us-canada-50478821


مستند شفا

شفا یک فیلم مستند محصول سال 2017 به نویسندگی و کارگردانی کلی نونان گورس و تهیه‌کنندگی آدام شومر است. این فیلم بر روی مداخلات ذهن و بدن تمرکز دارد و افرادی را دنبال می کند که پس از تشخیص یک بیماری کشنده از این تکنیک ها استفاده کرده اند. منتقدان آن را به‌عنوان یک «غیررسمی» بررسی کرده‌اند که در عین اینکه وانمود می‌کند که مبتنی بر علم است، نکات معتبری را بیان می‌کند، اما شبه‌علم را ترویج می‌کند. [2] [3] [4] [5]

 

خلاصه داستان

Heal با مونولوگ آغازین نونان گورس شروع می شود که در آن کارگردان نگرانی خود را در مورد موارد فزاینده بیماری به دلیل سمی بودن محیط و غذایی که مردم مصرف می کنند ابراز می کند. نونان گورس سپس به جمع آوری شهادت از افرادی که پزشکی ذهن و بدن را آزمایش کرده اند، ادامه می دهد.

 

جو دیسپنزا، متخصص کایروپراکتیک، تجربه خود را هنگام برخورد با ماشین در حین مسابقه سه‌گانه توصیف می‌کند. او از جراحی امتناع کرد و می‌گوید با بازسازی ستون فقرات در ذهنش بهبود یافته و بهبودی او را به تحقیق در پزشکی ذهن و بدن سوق داده است.

 

الیزابت کریگ جزئیات زندگی سالم اما پر استرس او را شرح می دهد. زمانی که کریگ دچار سردرد و حالت تهوع مکرر شد، متوجه شد که از نظر فیزیولوژیکی مشکلی وجود دارد. پزشکان در نهایت تشخیص دادند که او به مرحله چهار سرطان روده بزرگ مبتلا است. دانشمندان مختلف و پزشکان ذهن و بدن درباره نقش استرس در عصر مدرن و اثرات فیزیولوژیکی آن بحث می کنند.

 

در زیر، ایوا لی ظاهر بثورات و تاول ها را در سراسر بدن شرح می دهد. پزشکان او را با یک بیماری خودایمنی نامشخص تشخیص دادند. او به دنبال جایگزینی برای مواد مخدر بود. بروس لیپتون و دیوید همیلتون سپس در مورد فیزیک کوانتومی و شیمی که برای شفابخشی ذهن و بدن استفاده می شود بحث می کنند.

 

چهارمین فردی که ظاهر شد آنیتا مورجانی است که تجربه خود را با لنفوم تعریف می کند. او معتقد است که ترس دلیل سرطان اوست و می گوید تومورهایش ظرف پنج هفته از بین رفته اند. کلی ترنر، که دارای دکترای مددکاری اجتماعی است، [6] در مورد تحقیقات خود در مورد ارجاعات رادیکال بحث می کند. کلی بروگان به طور خلاصه تجربه خود را در مورد تحقیق در مورد طب جایگزین به عنوان راهی برای اجتناب از مصرف دارو تا پایان عمرش توضیح می دهد. مایکل بکویث نظرات خود را در مورد داروها ارزیابی می کند. بروس لیپتون و دیپاک چوپرا در مورد استفاده از داروهای تجویزی برای بیماری های مزمن ابراز نگرانی می کنند. آنتونی ویلیام نقش خود را در ارزیابی بیمار و اهمیت رژیم غذایی در درمان بیماری های مزمن توصیف می کند.

 

دیوید همیلتون نقش خود را به عنوان یک شیمیدان آلی و اثرات دارونما توصیف می کند. بروس لیپتون، جو دیسپنزا، دیپاک چوپرا، مایکل بکویث و کلی ترنر در مورد ماهیت این پیش بینی اظهار نظر می کنند. سپس الیزابت کریگ در حال توضیح دلایل خود برای جستجوی درمانی غیر از شیمی درمانی دیده می شود. او در نهایت شروع به دیدن دایان پورچیا، یک روانشناس معنوی می کند تا به او کمک کند تا از ترس مرگ خلاص شود. بروس لیپتون، جوآن بوریسنکو، گرگ برادن و دارن وایسمن در مورد سلول های بنیادی، ژنتیک و نقش محیط در سلامت بحث می کنند. سپس فیلم دوباره بر روی ایوا لی متمرکز می شود که در یک جلسه درمانی با پتی پن، استاد ریکی و تمرین کننده تکنیک آزادی عاطفی است. چندین نفر در مورد نقش ادعایی تروما و استرس گذشته در بیماری های جسمی بحث می کنند. شرحی در مورد صنعت داروسازی در ادامه می آید.

جفری تامپسون در مورد ماهیت سیستم عصبی و نحوه استفاده از امواج صوتی برای فعال کردن سیستم عصبی پاراسمپاتیک ایوا لی صحبت می کند. نونان گورس، جوآن بوریسنکو، ماریان ویلیامسون، دیپاک چوپرا و کلی ترنر درباره نقش مدیتیشن در کاهش استرس و فعال کردن سیستم عصبی پاراسمپاتیک بحث می‌کنند. گرگ برادن سپس بیان می کند که دعا و افکار محبت آمیز با ترکیب درهم تنیدگی کوانتومی و انفجار بزرگ برای مبارزه با بیماری ها کار می کنند.

 

این فیلم به این نتیجه می رسد که الیزابت کریگ عاری از سرطان است و توضیحاتی در مورد قراردادهای اجتماعی در مورد طب غربی ارائه می دهد.

انتشار

Heal در 1 ژوئن 2017 در جشنواره فیلم Illuminate در سدونا، آریزونا به نمایش درآمد. [7] این فیلم همچنین به عنوان بخشی از جشنواره فیلم مائوئی پخش شد که در آن برنده جایزه روح در سینما شد. [8] [9] این نمایشگاه در دانشگاه ها و سازمان های مختلفی از جمله دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، سن برناردینو در صحرای پالم، کالیفرنیا [10] و دانشگاه های پوینت در هایپوینت، کارولینای شمالی، به نمایش گذاشته شده است. [11]

 

در فوریه 2019، این فیلم به نتفلیکس اضافه شد. [12]

 

پذیرایی

هیل به دلیل استفاده از افراد برای تولید «غیررسمی» [3] و برای ترویج شبه علم، از سوی بازبینان مورد انتقاد قرار گرفت. جان دفور در هالیوود ریپورتر نوشت که «موضوع اصلی این باور است که اکثر داروسازی‌های مدرن و پزشکانی که به آنها تکیه می‌کنند در بهترین حالت بی‌اثر و در بدترین حالت مضر هستند» و این که فیلم درک خوبی از علم ندارد. ] او می گوید بینندگان علاقه مند به موضوع طب جایگزین باید به دنبال فیلم هایی با دامنه محدودتر باشند. [2] او کارگردانی را به‌عنوان «ارتکاب گناه معمولی تازه‌کار در قاب‌بندی این تمرین جمع‌آوری حقایق به‌عنوان سفر شخصی خود توصیف می‌کند» و اضافه می‌کند که «نونان به روش‌های گاهی احمقانه دوچندان می‌شود.» [2] او می نویسد که "نونان علاقه ای به صحبت با شکاکان یا منتقدان ندارد، اما تیم او از حامیان طب جایگزین شامل برخی با شرایط متعارف است." [2]

 

مارک سیگل در نوشتن برای مجله اسلیت گفت که این فیلم "زمان بسیار کمی را صرف بررسی پایه های علمی معجزه هایی که برجسته می کند، یا اینکه چرا آنها اغلب برای دیگران شکست می خورند" می گذراند. [4] سیگل می نویسد که این فیلم نکات معتبری را بیان می کند، اما «بیش از حد می رود». [4]

 

لس آنجلس تایمز گزارش داد که این فیلم "بیشتر به یک فیلم سینمایی تجاری نزدیک است تا یک مستند قانونی" و کارگردان "انتخاب های عجیبی انجام داده است که از پیام او منحرف می شود." [3]

 

مجله ساب استریم فیلم را با استفاده از «علم آشغال» به عنوان یک «روغن فروش مار» توصیف می کند. لی مونسون نوشت که این فیلم با وادار کردن بینندگان به امید کاذب به نتایج بهتر بر اساس افکار واهی، دستور کار را پیش می برد. [5] مونسون می‌گوید که این فیلم «برخی نکات شایسته در مورد اینکه چگونه سیستم مراقبت‌های بهداشتی غرب عمدتاً بر درمان بیماری‌ها تمرکز می‌کند به جای یافتن علل ریشه‌ای» را پوشش می‌دهد، اما «تظاهر می‌کند که ادعاهای خود را بر اساس یافته‌های علمی استوار کند، اما در واقع فقط از اصطلاحات علمی برای اعتبار بخشیدن استفاده می‌کند. به ادعاهای کاملاً بی‌اساس او.» [5]

https://en.wikipedia.org/wiki/Heal_(film)


زندگینامه راندا برن

راندا برن در استرالیا متولد شد و قبل از اینکه وارد تولید تلویزیون شود، کار خود را به عنوان تهیه کننده رادیو آغاز کرد. در اواخر سال 2004، پس از یک رشته حوادث آسیب زا در زندگی شخصی و حرفه ای خود، روندا برن راز بزرگی را کشف کرد - قانون و اصل مخفی جهان. دختر روندا نسخه ای از کتاب «علم ثروتمند شدن» را که در سال 1910 توسط والاس دی واتلز نوشته شده بود به او داده بود. روندا در مورد آن لحظه می‌گوید: «چیزی در درونم باعث شد که صفحه‌ها را یکی یکی ورق بزنم، و هنوز می‌توانم به یاد بیاورم که اشک‌هایم هنگام خواندن آن به صفحات می‌خورد. نگاهی اجمالی به راز به من نشان داد، و مثل این بود که شعله ای در درون قلب من است."

 

آنچه بعداً دنبال شد، اودیسه ای دو ماهه از تحقیق و بررسی بود، زیرا روندا راز را در هزاران سال پیش ردیابی کرد و تقریباً همه دین ها و زمینه های تلاش بشر در طول تاریخ را در بر گرفت. تقریباً بلافاصله، زندگی او تغییر کرد زیرا شروع به عملی کردن همه چیزهایی که آموخته بود کرد. و در آن لحظه بزرگترین آرزوی او و ماموریت زندگی جدیدش این بود که این دانش را با دنیا به اشتراک بگذارد.

 

در سال 2006 روندا فیلم مستند «راز» را منتشر کرد که میلیون‌ها نفر در سراسر این سیاره تماشا کردند. او به زودی کتاب خود را به نام «راز»، که پرفروش‌ترین کتاب در سراسر جهان است، به بیش از پنجاه زبان ترجمه کرد. این کتاب با بیش از 28 میلیون نسخه چاپ شده در سراسر جهان، یکی از طولانی‌ترین پرفروش‌ترین کتاب‌های قرن حاضر است، زیرا هم فیلم و هم کتاب زندگی میلیون‌ها نفر را تغییر داده و جنبشی جهانی را برانگیخته است.

 

در ژانویه 2007، روندا به همراه چهار معلم از فیلم راز در نمایش اپرا وینفری ظاهر شد. در ماه مه سال 2007، برن در مجله TIME به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد جهان در "The TIME 100: The People Who Shape Our World" معرفی شد و اندکی پس از آن در فهرست "The Celebrity 100" فوربس ظاهر شد.

 

روندا کار پیشگامانه خود را با "قدرت" در سال 2010 ادامه داد که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز بود و به 45 زبان با نزدیک به 4 میلیون نسخه در دسترس بود. "جادو" در سال 2012 منتشر شد و بیش از 1 میلیون نسخه از پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز در دست چاپ بود. "قهرمان" که در سال 2013 منتشر شد، همچنین یک پرفروش بین المللی است که به بیش از 40 زبان در سراسر جهان موجود است. جدیدترین کتاب روندا، "راز چگونه زندگی من را تغییر داد" که در سال 2016 منتشر شد، مجموعه ای از نشاط آورترین و قدرتمندترین داستان های زندگی واقعی است که از خوانندگان "راز" و دیگر کتاب های روندا الهام گرفته شده است. به بیش از 30 زبان موجود است.

 

امروزه Rhonda Byrne و تیم The Secret به ایجاد ابزارهای تغییر دهنده زندگی در رسانه های کتاب، فیلم و برنامه های تلفن همراه اختصاص دارند. با هر خلقت از «راز»، برن و تیمش دانش واقعی، ساده و کاربردی را به اشتراک می گذارند که زندگی مردم را متحول می کند و میلیاردها نفر را شاد می کند.

 

https://www.imdb.com/name/nm0126279/bio


زادروز: 8 آوریل 1947

 

سن: 74 سال، 74 سال مرد

 

علامت خورشید: برج حمل

 

همچنین به عنوان: رابرت تورو کیوساکی شناخته می شود

 

متولد: هیلو، هاوایی، ایالات متحده

 

معروف به عنوان: تاجر، سخنران انگیزشی و نویسنده

خانواده:

همسر/سابق: کیم کیوساکی

 

پدر: رالف اچ کیوساکی

 

مادر: Marjorie O. Kiyosaki

 

خواهر و برادر: امی کیوساکی، جان

 

اصل و نسب: آمریکایی های ژاپنی

 

ایالت ایالات متحده: هاوایی

رابرت کیوساکی کیست؟

رابرت کیوساکی یک شخصیت افسانه ای است که نگاه مردم به پول را تغییر داده است. او که یک کارآفرین، سرمایه‌گذار، نویسنده و سخنران انگیزشی حرفه‌ای است، با جسارت گفته است که دلیل اینکه امروزه اکثر مردم با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنند این است که علیرغم سال‌ها تحصیل و آموزش رسمی، چیزی از پول نمی‌دانند. او نویسنده کتاب «پدر پولدار پدر فقیر» است که از زمان انتشارش به عنوان کتاب شماره یک امور مالی شخصی در تمام دوران تبدیل شد. این کتاب مقایسه ای بین پدر بیولوژیکی او که تحصیل کرده اما فقیر بود و پدر ساختگی که ترک دانشگاه بود اما ثروتمندترین مرد هاوایی بود، انجام می دهد. امروز، این کارآفرین غول پیکر، که در حق خود یک نیرومند است، فروتنانه ترین شروع را داشت. جالب اینجاست که مردی که تبدیل به یک مولتی میلیونر شده است به مردم آموزش می دهد چگونه ثروتمند شوند، خودش در یک مقطع زمانی شکست خورده بود و دو بار با سرمایه گذاری های تجاری خود ورشکست شده بود. با این حال، او تسلیم سقوط نشد و در عوض شروع به آموزش مردم کرد که چگونه فقیر نشوند و از تصمیمات مالی نادرست فرار کنند.

دوران کودکی و اوایل زندگی

رابرت کیوساکی در خانواده رالف اچ کیوساکی در هیلو، هاوایی به دنیا آمد. او تبار ژاپنی آمریکایی داشت. پدرش یک معلم و مربی حرفه ای بود، که کیوساکی جوان را قادر ساخت تا در موسسات آموزشی بهتر شرکت کند.

او تحصیلات مقدماتی خود را از دبیرستان هیلو به پایان رساند و پس از آن در آکادمی دریایی تجاری ایالات متحده در نیویورک ثبت نام کرد و در سال 1969 از همان افسر عرشه فارغ التحصیل شد.

حرفه

پس از اتمام تحصیلات، کار بر روی کشتی های تجاری را آغاز کرد که به او اجازه سفر به نقاط مختلف جهان را داد. این سفرها او را در معرض فرهنگ های جدید و شیوه های جدید زندگی قرار داد. علاوه بر این، او شاهد فقر شدیدی بود که مردم در سراسر جهان با آن مواجه بودند. این سفرها تأثیر عمیقی بر او گذاشت.

در سال 1972، در طول جنگ ویتنام، او به عنوان خلبان هلیکوپتر در تفنگداران دریایی خدمت کرد. به پاس خدماتش، مدال هوایی به او اعطا شد. دو سال بعد او نیروی دریایی را ترک کرد. با این حال، به جای بازگشت به هاوایی، او به نیویورک نقل مکان کرد.

او از سال 1974 تا 1978 به عنوان یک فروشنده برای شرکت زیراکس در زمینه فروش دستگاه های کپی مشغول به کار شد. در همین حال، در سال 1977، با پس انداز کافی، شرکتی را راه اندازی کرد که اولین کیف پول های نایلونی و Velcro «موج سوار» را به بازار عرضه کرد.

به عنوان وسیله ای برای محدود کردن هزینه کیف پول، او به کیفیت محصول توجهی نکرد که منجر به کاهش تقاضا شد و در نتیجه باعث ضرر مالی شرکت شد. ورشکستگی اجتناب ناپذیر شد.

در اوایل دهه 1980، او کسب‌وکاری را راه‌اندازی کرد که مجوز تولید تی‌شرت برای گروه‌های راک هوی متال، مانند Motley Crue را صادر کرد. اگرچه این تجارت در ابتدا موفقیت مالی استثنایی را به همراه داشت، اما با تغییر روند، ترجیح گروه هوی متال جای خود را به موسیقی ملایم‌تر داد که منجر به کاهش تقاضا شد. این شرکت در سال 1985 ورشکسته شد.

در طول دوره پررونق خود در دومین سرمایه گذاری خود، پول را در سهام و سهام و املاک سرمایه گذاری کرد. با این حال، با گذشت زمان و کاهش تجارت، بدهی های او به بانک ها نیز افزایش یافت. برای جبران همان، بی پول و بی خانمان ماند.

او علیرغم رسیدن به پایین ترین نقطه زندگی خود، امید خود را از دست نداد و در عوض از تجربه و دانش خود برای کمک به مردم و آموزش آنها در مورد چگونگی جلوگیری از ورشکستگی و دستیابی به موفقیت مالی استفاده کرد.

جالب اینجاست که اگرچه تجربیات و وضعیت متوسط ??زندگی او با حرفه اش در تضاد بود، با این وجود به مردم آموزش داد که چگونه فقیر نشوند و تصمیمات مالی اشتباه نگیرند.

او به عنوان سخنران انگیزشی برای یک تجارت سمینار رشد شخصی به نام Money and You، همراه با D.C Cordova شروع به کار کرد. این سمینار سه روزه بیشتر بر آموزش آثار باکمینستر فولر به دانش آموزان متمرکز بود. این کسب و کار که عمدتاً فقط در کانادا و ایالات متحده وجود دارد، به آنها اجازه داد تا بال های خود را در استرالیا و نیوزلند نیز بگشایند.

محبوبیت، رشد و جذابیت جهانی این سرمایه گذاری تجاری سودآور شد و او تبدیل به یک مولتی میلیونر شد. با این حال، او برای مدت طولانی به همین منوال ادامه نداد و در عوض در سال 1994، Money and You را ترک کرد تا بازنشستگی پیش از موعد را آغاز کند. او در آن زمان تنها 47 سال داشت.

او که کاملاً بیکار نبود، فعالانه با سرمایه گذاری در سهام و سهام و بازار املاک و مستغلات به دنبال ثروت بود. با این حال، از آنجایی که او کار معمولی را رها کرده بود و وقت کافی داشت، شروع به نوشتن کتاب کرد.

پیروی از ردپای مربی خود «پدر بیچاره» و راهنمایی و نصیحت "پدر ثروتمند" خود (که در واقع پدر دوستش بود) او بر روی ادغام این دو خط از اعتقادات تمرکز کرد تا کتابی ارائه دهد که آموزه های پدر ثروتمند و پدر فقیر او را برجسته می کرد.

او با شارون لچتر همکاری کرد و با هم اولین کتاب «پدر پولدار، پدر فقیر» را نوشتند. با این حال، آنها نتوانستند برای همین ناشر پیدا کنند و از این رو تصمیم گرفتند که آن را به تنهایی منتشر کنند.

در همین حال، پس از سه سال وقفه، او از بازنشستگی بازگشت و یک شرکت آموزش تجاری و مالی با عنوان Cashflow Technologies Inc راه اندازی کرد. این شرکت متعلق به همسرش، کیم کیوساکی و نویسنده همکار شارون لچتر است و مالک و اداره کننده این شرکت است. برندها، پدر پولدار و جریان نقدینگی.

«پدر پولدار پدر بی پول» که در سال 2000 منتشر شد، از استقلال مالی دفاع می کند و به خوانندگان خود اهمیت ایجاد ثروت از طریق سرمایه گذاری در املاک و شروع و مالکیت کسب و کار را می آموزد. این کتاب ده میلیون نسخه فروخت و پرفروش شد.

موفقیت این کتاب منجر به انتشار آثار آینده، ربع پول نقد پدر ثروتمند و راهنمای سرمایه گذاری پدر ثروتمند شد. علاوه بر این، او ده ها کتاب دیگر منتشر کرد.

در سال 2002، او معدن نقره را در آمریکای جنوبی خرید و کنترل یک شرکت معدن طلا در چین را به دست گرفت.

در سال 2010، او در نمایش الکس جونز ظاهر شد و در آن دارایی های خود از جمله مجتمع های آپارتمانی بزرگ، هتل ها و زمین های گلف را فاش کرد. او همچنین رئیس و سرمایه گذار عملیات حفاری نفت و همچنین چاه های نفت و حتی یک شرکت خورشیدی استارتاپی است.

آثار عمده

سه کتاب اول او، «پدر پولدار، پدر فقیر»، «ربع پولدار» و «راهنمای سرمایه‌گذاری» پدر پولدار، به طور همزمان در وال استریت ژورنال، یو‌اس‌ای تودی، رتبه اول فهرست 10 پرفروش را به خود اختصاص داده‌اند. مجله نیویورک تایمز. موفقیت این کتاب‌ها بود که او را وادار کرد تا با مجموعه‌ای که امروزه شامل 15 کتاب است که مجموعاً بیش از 26 میلیون کتاب را انجام داده‌اند، ادامه دهد.

چیزهای بی اهمیت

این نویسنده کتاب «پدر پولدار پدر فقیر» در سال‌های ابتدایی زندگی‌اش دو شرکت را راه‌اندازی کرد، ابتدا کیف پول‌های نایلونی و Velcro «موج‌سواری» را فروخت و بعداً تی‌شرت‌های معتبر گروه راک هوی متال را فروخت که هر دو از کار افتادند. ورشکستش کرد

زندگی شخصی و میراث

در سال 1986 با کیم مایر که یک کارآفرین، سرمایه‌گذار، نویسنده و سخنران انگیزشی است ازدواج کرد.

در طول سال‌ها، کیوساکی در تعدادی از کانال‌های خبری تلویزیونی از جمله CNBC، Fox Business و Bloomberg مشاوره مالی داده است. علاوه بر این، او در برنامه هایی مانند نمایش اپرا وینفری، فاکس و دوستان، لری کینگ زنده، فاکتور اوریلی، نمایش الکس جونز، گلن بک و دنیای شما با نیل کاووتو ظاهر شد.

https://www.thefamouspeople.com/profiles/robert-toru-kiyosaki-2706.php