سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ریچارد برانسون، به طور کامل سر ریچارد چارلز نیکلاس برانسون، (متولد 18 ژوئیه 1950، شاملی گرین، ساری، انگلستان)، کارآفرین و ماجراجو بریتانیایی، رئیس گروه ویرجین با مسئولیت محدود، که به خاطر شیرین کاری های تبلیغاتی خود و همچنین برای ثبت رکورد در قایق های موتوری معروف است. مسابقه و بالن سواری.

 

برانسون که مدرسه را رها کرده بود، در نوجوانی با مجله دانشجو وارد اولین کسب و کار موفق خود شد. هنگامی که مجله در اواخر دهه 1960 شروع به از دست دادن پول کرد، او Virgin Mail Order Records (به این دلیل نامگذاری شد که برانسون خود را در تجارت بی‌تجربه می‌دانست) را برای جمع‌آوری سرمایه تشکیل داد و در سال 1971 اولین فروشگاه ضبط تخفیف بریتانیا را افتتاح کرد. در سال 1973 او به تشکیل ویرجین رکوردز کمک کرد، که به سرعت به عنوان لیبل اصلی پانک و موج نو در سراسر جهان تبدیل شد. در سال 1984 او به حامی اکثریت خطوط هوایی تبدیل شد که به ویرجین آتلانتیک ایرویز تغییر نام داد. با شروع با یک هواپیما، این شرکت با وجود مخالفت شدید خطوط هوایی تاسیس شده موفق شد و در سال 1992 برانسون ویرجین رکوردز را فروخت تا پول بیشتری برای ویرجین آتلانتیک جمع آوری کند.

در دهه 1990، شرکت ویرجین، که یکی از بزرگترین شرکت‌های خصوصی در بریتانیا بود، حدود 100 کسب‌وکار، از جمله ویرجین مگاستورز، را شامل می‌شد. در سال 2004 برانسون Virgin Galactic، یک شرکت گردشگری فضایی را تأسیس کرد که برای ارائه پروازهای تجاری مسافری زیر مداری کار می کرد. در سال 2006، برانسون Virgin Mobile، یک سرویس تلفن بی‌سیم را فروخت، اگرچه او همچنان بزرگترین سهامدار شرکت باقی ماند که بعداً به Virgin Media, Inc تغییر نام داد. در همان سال او شرکت‌های سرگرمی مشترک Virgin Comics LLC و Virgin Animation Private Limited را تشکیل داد.

در سال 1986 برانسون بخشی از یک تیم دو نفره بود که رکوردی را برای عبور قایق موتوری از اقیانوس اطلس به نام خود ثبت کرد. او و پر لیندستراند در سال 1987 اولین تیمی بودند که با بالون هوای گرم از اقیانوس اطلس عبور کردند و در سال 1991 اولین تیمی بودند که از اقیانوس آرام عبور کردند. برانسون همچنین یکی از اعضای تیم‌هایی بود که در اواخر دهه 1990 سه بار برای پرواز با بالون به دور دنیا تلاش کردند. در سومین تلاش، که در دسامبر 1998 انجام شد، استیو فوست، ماجراجوی آمریکایی به آن دو ملحق شد و آنها حدود 8200 مایل (13200 کیلومتر) را طی کردند و اولین نفری بودند که در سراسر آسیا با یک بالون هوای گرم پرواز کردند. به زور از هاوایی خارج شد برانسون بعداً در سال 2005 کمک مالی به پرواز رکورددار فوست کرد که در آن او اولین دور بدون توقف جهان را با هواپیما انجام داد. در سال 2021 برانسون با فضاپیمای Virgin Galactic یک پرواز فضایی زیر مداری انجام داد.

 

ابتکارات خیریه متعدد برانسون شامل تعهد به مبلغ 3 میلیارد دلار در سال 2006 برای تأمین مالی تحقیقات سوخت سازگار با محیط زیست بود. در سال 2007، برانسون به افتخار حمایت مستمرش از اهداف بشردوستانه و زیست محیطی، جایزه شهروند سال را از انجمن خبرنگاران سازمان ملل (UNCA) دریافت کرد. او زندگی‌نامه‌ای به نام Losing My Virginity: How I"ve Survived, Had Fun, and Made a Fortune Doing Business Way منتشر کرد (1998، ویرایش به روز شده 2011)، و فلسفه کسب و کار خود را در The Virgin Way تکرار کرد: همه چیزهایی که درباره رهبری می دانم. (2014). برانسون در سال 1999 شوالیه شد.

https://www.britannica.com/biography/Richard-Branson


40 نقل قول الهام بخش تی. هارو اکر در مورد موفقیت

تی هارو اکر نویسنده، تاجر و سخنران انگیزشی است که به خاطر نظریه هایش در مورد ثروت و انگیزه شهرت دارد. او نویسنده کتاب رازهای ذهن میلیونر است. او تنها در 2 سال و نیم از صفر به میلیونر رسید! او یک برند منحصر به فرد از هوشمندهای خیابانی را با قلب ترکیب می کند. سبک پرانرژی و برش خورده ایکر، مخاطبانش را طلسم نگه می دارد. شعار T. Harv Eker این است که صحبت ارزان است و توانایی منحصر به فرد او این است که مردم را وادار به انجام اقداماتی در دنیای واقعی برای ایجاد موفقیت واقعی می کند. باشد که نقل قول های او الهام بخش شما باشد تا برای زندگی در سطح جدیدی اقدام کنید. حرف زدن ارزان است، عمل تنها چیزی است که اهمیت دارد، پس برخیز و تلاش کن تا رویاهایت را به واقعیت تبدیل کنی.

 

«اگر به انجام کاری که همیشه انجام می‌دادید ادامه دهید، همان چیزی را که همیشه داشته‌اید به دست خواهید آورد. باید عوضش کنی!» تی هارو اکر

افراد ثروتمند بزرگ فکر می کنند. مردم فقیر کوچک فکر می کنند.» تی هارو اکر

 

"اگر می خواهید میوه را تغییر دهید، باید ریشه را تغییر دهید. اگر می خواهید مرئی را تغییر دهید، ابتدا باید نامرئی را تغییر دهید.» تی هارو اکر

 

«اگر مایل باشید فقط کارهای آسان را انجام دهید، زندگی سخت خواهد بود. اما اگر مایل به انجام کارهای سخت باشید، زندگی آسان خواهد بود.» تی هارو اکر

وقتی شکایت می کنی، تبدیل به یک آهنربای مزخرف زنده و نفس گیر می شوی.» تی هارو اکر

 

"اگر می خواهید به سطح جدیدی در زندگی خود بروید، باید از منطقه راحتی خود عبور کنید و کارهایی را انجام دهید که راحت نیستند." تی هارو اکر

 

"اگر می خواهید تغییری دائمی ایجاد کنید، تمرکز بر اندازه مشکلات خود را متوقف کنید و شروع به تمرکز روی اندازه خود کنید." تی هارو اکر

«افراد ثروتمند برای برنده شدن، بازی پول را انجام می دهند. مردم فقیر بازی پول را انجام می دهند تا نباختند.» تی هارو اکر

 

"شما باید تشخیص دهید که تمام زندگی شما در ذهن شماست. این راهی است که شما فکر می کنید. این سیستم نرم افزاری برای رایانه زندگی شما است و اگر می خواهید زندگی خود را تغییر دهید، باید از طرز فکر خود شروع کنید. افکار خود را با دقت انتخاب کنید.» تی هارو اکر

 

"هرگز سعی نکن کسی را که نمی خواهد بالا بکشی... او فقط تو را پایین می کشد." تی هارو اکر

«اگر متوجه می‌شوید که مردم چقدر در مورد شما چه فکری می‌کنند، کمتر نگران می‌شوید.» تی هارو اکر

 

"چگونه شما هر کاری را انجام می دهید، نحوه انجام همه چیز است." تی هارو اکر

 

"بزرگترین مانع ثروت، ترس است. مردم از بزرگ فکر کردن می ترسند، اما اگر کوچک فکر کنید، فقط به چیزهای کوچک دست خواهید یافت.» تی هارو اکر

 

«برای ثروتمندان، این موضوع به دست آوردن چیزهای بیشتر نیست. این در مورد آزادی برای گرفتن تقریباً هر تصمیمی است که می خواهید." تی هارو اکر

 

«افکار منجر به احساسات می شود. احساسات منجر به اعمال می شود. اقدامات منجر به نتیجه می شود.» تی هارو اکر

 

"اگر می خواهید با عقاب ها پرواز کنید، با اردک ها شنا نکنید!" تی هارو اکر

پول فقط شما را از آنچه که هستید بیشتر می کند.» تی هارو اکر

 

«پول یک نتیجه است. ثروت یک نتیجه است. سلامتی یک نتیجه است. وزن شما یک نتیجه است. ما در دنیای علت و معلول زندگی می کنیم.» تی هارو اکر

 

اولین عنصر تغییر، آگاهی است. شما نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید، مگر اینکه بدانید که از آن خارج می‌شود.» تی هارو اکر

 

"افراد ثروتمند معتقدند: من زندگی خود را خلق می کنم. مردم فقیر معتقدند: زندگی برای من اتفاق می افتد. تی هارو اکر

 

«افراد ثروتمند دائماً یاد می گیرند و رشد می کنند. مردم فقیر فکر می کنند که از قبل می دانند.» تی هارو اکر

 

"هرجا توجه می شود، انرژی جریان می یابد." تی هارو اکر

بودن در زمان حال را تمرین کنید. کاری را که انجام می دهید 100% انجام دهید." تی هارو اکر

 

"عمل پل بین دنیای درون و دنیای بیرون است." تی هارو اکر

 

افراد موفق ترس دارند، افراد موفق شک دارند و افراد موفق نگرانی دارند. آنها فقط اجازه نمی دهند این احساسات آنها را متوقف کند." تی هارو اکر

 

"هیچ چیز معنی ندارد جز معنایی که شما به آن می دهید." تی هارو اکر

 

"آنچه روی آن تمرکز می کنید گسترش می یابد، روی چیزهای مثبت تمرکز می کنید." تی هارو اکر

 

"پس بخشی از ماموریت شما در زندگی باید این باشد که هدایای خود را با هر چه بیشتر مردم به اشتراک بگذارید. این به این معنی است که مایل به بازی بزرگ باشید." تی هارو اکر

بزرگترین تفاوت بین موفقیت مالی و شکست مالی این است که چگونه پول خود را به خوبی مدیریت می کنید. ساده است: برای تسلط بر پول، باید پول را مدیریت کنید." تی هارو اکر

 

"هرگز سقفی برای درآمد خود نداشته باشید." تی هارو اکر

«نشان ثروت واقعی با مقداری که می‌تواند ببخشد تعیین می‌شود.» تی هارو اکر

 

20 درصد از فعالیت های شما 80 درصد از نتایج شما را تولید می کند. تی هارو اکر

 

"به یاد داشته باشید، شعار شما این است، اگر آنها می توانند آن را انجام دهند، من می توانم آن را انجام دهم." تی هارو اکر

 

«افراد ثروتمند از افرادی که ثروتمندتر از آنها هستند نصیحت می‌کنند. افراد فقیر از دوستان خود که به اندازه آنها شکست خورده اند توصیه می کنند. تی هارو اکر

 

"افراد ثروتمند حاضرند علیرغم ترس اقدام کنند. مردم فقیر اجازه می دهند ترس آنها را متوقف کند." تی هارو اکر

افراد ثروتمند دیگر افراد ثروتمند و موفق را تحسین می کنند. افراد فقیر از افراد ثروتمند و موفق متنفرند.» تی هارو اکر

 

"هر استادی زمانی یک فاجعه بود." تی هارو اکر

 

«هر نتیجه‌ای که می‌گیرید، خواه ثروتمند یا فقیر، خوب یا بد، مثبت یا منفی، همیشه به یاد داشته باشید که دنیای بیرونی شما بازتابی از دنیای درون شماست. اگر در زندگی بیرونی تان همه چیز خوب پیش نمی رود، به این دلیل است که در زندگی درونی تان همه چیز خوب پیش نمی رود. ساده است." تی هارو اکر

 

"درآمد شما فقط تا حدی می تواند رشد کند که شما رشد می کنید." تی هارو اکر

 

"ثروتمند شدن به اندازه ثروتمند شدن از نظر مالی نیست، بلکه به این معناست که از نظر شخصیتی و ذهنی به چه کسی تبدیل می شوید تا ثروتمند شوید." تی هارو اکر

https://www.awakenthegreatnesswithin.com/40-inspirational-t-harv-eker-quotes-on-success/


زیگ زیگلار

زیگ زیگلار (هیلاری هینتون زیگلار؛ 6 نوامبر 1926 – 28 نوامبر 2012) فروشنده و سخنران انگیزشی مشهور آمریکایی بود. اگرچه زیگ زیگلار چندین تراژدی بزرگ را تجربه کرد، اما او توانایی ویژه ای داشت که اینها را از دید مثبت ببیند.

 

بیوگرافی زیگ زیگلار

سال های اول

زیگ زیگلار در آلاباما، می سی سی پی به عنوان دهمین فرزند از مجموع دوازده فرزند متولد شد. نام مادرش لیلا وستکات و پدرش جان سیلاس زیگلار بود. زیگ بیشتر دوران کودکی خود را پس از اینکه پدرش در سال 1931 به عنوان مدیر در آنجا مشغول به کار شد، در شهر یازو، می سی سی پی زندگی کرد.

 

زیگ در آن زمان 5 ساله بود. یک سال بعد، خواهر کوچکتر و پدرش به طور کاملا غیر منتظره درگذشتند. از این لحظه مادرش دهان های زیادی برای تغذیه با حداقل درآمد داشت.

زیگلار مادرش را به‌خاطر تلاش‌هایش برای مراقبت از خانواده و ارزش‌هایی که به فرزندانش می‌داد، زنی برجسته توصیف می‌کند. در دوران دبستان، زیگ شروع به فروش بادام زمینی کرد تا پول بیشتری به دست آورد و به مادرش کمک کند. بعدها در نوجوانی به بقالی مشغول شد.

 

پس از دبیرستان، زیگ در طول جنگ جهانی دوم به نیروی دریایی ایالات متحده خدمت کرد. سپس به دانشگاه کارولینای جنوبی، مستقر در کلمبیا رفت و به عنوان فروشنده برای شرکت WearEver آلومینیوم، شغل پاره وقت پیدا کرد. او به سرعت ترفندهای این حرفه را آموخت و به زودی در کاری که انجام می داد به برتری رسید. خود زیگ موفقیت خود را به ناظر بخش پی سی مرل نسبت داد.

 

مرل زیگ را تشویق کرد و به او گفت که توانایی تبدیل شدن به یک فروشنده بزرگ را دارد. زیگ سخت کار کرد و خیلی زود به سمت مدیر بخش ارتقا یافت. او بیشتر دهه‌های بعدی را در دنیای فروش گذراند و یاد گرفت که چگونه دیگران را برای دستیابی به چیزهای بزرگ تشویق و ترغیب کند.

 

در طول جنگ جهانی دوم، در سال 1944، زیگ با همسر آینده خود ژان آشنا شد. دو سال بعد ازدواج کردند و در مجموع صاحب چهار فرزند شدند. زیگ همیشه بر اهمیت یک محیط خانه آرام و پایدار در طول زندگی حرفه‌ای خود تاکید می‌کرد. او متقاعد شده بود که این برای موفقیت هایش ضروری است.

سخنران انگیزشی

در سال 1970، زیگ تصمیم گرفت از حرفه فروشندگی خود دست بکشد و یک سخنران انگیزشی تمام وقت شود. زیگلار به همراه ریچارد دیک گاردنر و هال کراوز یکی از اعضای منشور تأسیس آمریکن فروش مسترها در سال 1963 بودند. هدف این شرکت ارتقاء وجهه فروشندگان در ایالات متحده از طریق سمینارها بود. این شرکت سالن‌ها را رزرو کرد، بلندگوهای مختلف را جمع‌آوری کرد و برای فروش بلیت با مشاغل محلی تماس گرفت. مخاطبان شامل مشاوران، پیمانکاران، فروشندگان خودرو، نمایندگان بیمه و ... بودند.

 

او خود را H. H. Ziglar معرفی کرد، اما در مدت کوتاهی به او لقب زیگ داده شد. او با جملاتی مانند: «مردم اغلب می گویند که انگیزه ماندگار نیست، به سرعت قلب و ذهن عموم مردم را به دست آورد. خوب، حمام کردن هم اینطور نیست. به همین دلیل است که ما آن را روزانه توصیه می کنیم.

 

در روزهای اولیه به عنوان سخنران انگیزشی، او کتاب «در اوج می بینم» نوشت. این دست نوشته در ابتدا توسط بیش از 30 ناشر رد شد، اما در نهایت توسط پلیکان پذیرفته و منتشر شد.

 

این کتاب خیلی بد عمل نکرد و در نیمه اول قرن بیست و یکم چاپ شد. در سال 2001، H.H جایزه کاوت را از انجمن ملی سخنرانان دریافت کرد. این جایزه به سخنرانانی اهدا می شود که با آموزش و راهنمایی دیگران، هنر سخنرانی در جمع را ارج نهاده اند.

مربی زیگ زیگلار

زیگلار همچنین مربی فروش عمده لوازم آرایشی مری کی شد. علاوه بر این، در سال 1968 معاون و مدیر آموزش شرکت عملکرد خودرو در دالاس، تگزاس شد.

 

با این حال، این شرکت چندین سال بعد ورشکست شد. در سال‌های بعد، زیگ زیگلار به طور مرتب در سمینارها و جلسات Get Motivated برای پیتر لو صحبت می‌کرد.

سالهای پایانی

در نتیجه سقوط جدی از پله، زیگ زیگلار در سال 2007 با مشکلات جدی حافظه مواجه شد. با این وجود، او به شرکت در سمینارهای انگیزشی ادامه داد تا اینکه در سال 2010 بازنشسته شد. او به همراه همسرش ژان به پلانو، تگزاس نقل مکان کرد. در اینجا هر دوی آنها تا زمان مرگ زیگ پس از یک مبارزه کوتاه با ذات الریه در 28 نوامبر 2012 به خوشی زندگی کردند. مرگ او دو روز پس از شصت و ششمین سالگرد ازدواج این زوج اتفاق افتاد.

 

زیگ زیگلار 86 ساله بود.

 

نقل قول های زیگ زیگلار

"مثبت اندیشی به شما اجازه می دهد هر کاری را بهتر از تفکر منفی انجام دهید."

"شما برای موفقیت طراحی شده اید، برای موفقیت مهندسی شده اید، و دارای دانه های عظمت هستید."

هرگز نمی‌دانی چه زمانی یک لحظه و چند کلمه صمیمانه می‌تواند روی یک زندگی تأثیر بگذارد.»

"اگر مردم شما را دوست داشته باشند، به شما گوش خواهند داد، اما اگر به شما اعتماد کنند، با شما معامله خواهند کرد."

"من معتقدم که موفق بودن به معنای داشتن تعادل بین داستان های موفقیت در بسیاری از زمینه های زندگی است. اگر زندگی خانگی شما به هم ریخته باشد، نمی توانید واقعاً در زندگی تجاری خود موفق تلقی شوید.

«مولد بودن به مردم احساس رضایت و رضایتی می‌دهد که غم و اندوه هرگز نمی‌تواند.»

«مردم اغلب می گویند که انگیزه ماندگار نیست. خوب، حمام کردن هم انجام نمی دهد - به همین دلیل است که ما آن را روزانه توصیه می کنیم.

"موفقیت حداکثر استفاده از توانایی هایی است که دارید."

"بله، کاملاً درست است که هر کاری ارزش انجام دادن را داشته باشد، ارزش انجام ضعیف را دارد - تا زمانی که بتوانید انجام آن را به خوبی یاد بگیرید."

وقتی دیگران را تشویق می‌کنید، در این فرآیند تشویق می‌شوید، زیرا تعهد و تفاوتی در زندگی آن شخص ایجاد می‌کنید. تشویق واقعاً تفاوت ایجاد می کند.»

«زمان می تواند متحد یا دشمن باشد. این که چه می شود کاملاً به شما، اهداف و عزم شما برای استفاده از هر دقیقه در دسترس بستگی دارد."

"هر عمل نفرت انگیز فریاد کمک است."

انتشارات معروف زیگ زیگلار و همکاران.

2019. رازهای بسته شدن فروش.

2019. عملکرد برتر: چگونه در خود و دیگران تعالی ایجاد کنیم.

2011. بازاریابی شبکه ای برای آدمک ها. جان وایلی و پسران

2010. شما را در بالا می بینیم. انتشارات پلیکان.

2007. Ziglar on selling: کتابچه راهنمای نهایی برای فروشندگان حرفه ای. رهبری هارپر کالینز

2007. بهتر از خوب: ایجاد زندگی که نمی توانید برای زندگی کردن صبر کنید. توماس نلسون

2004. خواستگاری پس از ازدواج: عاشقانه می تواند یک عمر ادامه یابد. توماس نلسون

2004. اعترافات یک مسیحی داغدار. گروه انتشارات B&H.

2003. فروش 101: آنچه که هر متخصص فروش موفق باید بداند. رهبری هارپر کالینز

2002. تربیت بچه های مثبت در دنیای منفی. توماس نلسون

1998. آنچه در راه رسیدن به اوج آموختم. کتاب های افتخار

1997. از بالا: حرکت از بقا به ثبات، از ثبات به موفقیت، از موفقیت به اهمیت. رهبری هارپر کالینز

1995. اهداف. سیمون و شوستر صوتی.

https://www.toolshero.com/toolsheroes/zig-ziglar/


مستند راز

راز یک فیلم مستند شبه علمی استرالیایی-آمریکایی در سال 2006 است[3] که شامل مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها است که برای نشان دادن این ادعای فکر جدید طراحی شده است که هر چیزی که می‌خواهد یا نیاز دارد را می‌توان با باور به یک نتیجه، فکر کردن مکرر درباره آن و حفظ مثبت آن ارضا کرد. حالات عاطفی برای "جذب" نتیجه مطلوب.

 

این فیلم و پس از آن انتشار کتابی با همین نام مورد توجه چهره های رسانه ای مانند اپرا وینفری، الن دی جنرس و لری کینگ قرار گرفت. همچنین به دلیل ادعاهای خود با جنجال و انتقادهای زیادی روبرو شده است و در برنامه های تلویزیونی مورد تقلید قرار گرفته است.

خلاصه داستان

راز که به عنوان یک فیلم خودیاری توصیف می‌شود، [4][5] از قالبی مستند برای ارائه مفهومی با عنوان «قانون جذب» استفاده می‌کند. همانطور که در فیلم توضیح داده شد، فرضیه "قانون جذب"[6] چنین می گوید که احساسات و افکار می توانند رویدادها، احساسات و تجربیات را جذب کنند، از عملکرد کیهان گرفته تا تعاملات بین افراد در امور فیزیکی، عاطفی و حرفه ای. این فیلم همچنین نشان می‌دهد که تمایل شدیدی از سوی کسانی که در موقعیت‌های قدرت هستند وجود داشته است که این اصل مرکزی را از عموم پنهان نگاه دارند.

 

معلمان قانون جذب

این فیلم شامل مصاحبه با افرادی است که خود را به عنوان متخصص و نویسنده در زمینه های فیزیک کوانتومی، روانشناسی، متافیزیک، مربیگری، الهیات، فلسفه، مالی، فنگ شویی، پزشکی و توسعه شخصی معرفی می کنند که به آنها «معلم مخفی» می گویند. برخی از آنها در وب سایت خود، فیلم و ارتباط خود را با آن تبلیغ می کنند. برخی از حضورهای کوتاه افراد در مصاحبه هایشان از "قانون جذب" صحبت نمی کنند، بنابراین حمایت آنها از مفاهیم توسط بینندگان فرض می شود.

 

افرادی که روی قانون جذب تمرکز می‌کنند و در فیلم مصاحبه می‌شوند و بعداً در برنامه‌های تلویزیونی برجسته آمریکایی نمایش داده می‌شوند، جان اساراف، [7] مایکل بکویث، [8] جان دمارتینی، [9] باب پراکتور، [10] جک هستند. کنفیلد، [11] جیمز آرتور ری، جوزف ویتال، [12] لیزا نیکولز، ماری دایموند، جان گری و باب دویل. دیگر افراد درگیر در فیلم که از اعتقاد قوی خود به قانون جذب صحبت کرده اند، عبارتند از: استر هیکس و جری هیکس[13] (فقط نسخه اصلی)، [14] مایک دولی، دیوید شیرمر، و مارسی شیموف. افراد دیگری که در این فیلم مصاحبه شده اند و بدون استفاده از عبارت "قانون جذب" نظرات بسیار مشابهی را بیان می کنند عبارتند از لی بروور (عضو هیئت مدیره WorldVuer)، هیل دواسکین، باب دویل، کتی گودمن، موریس ای. گودمن، جان هاگلین، بیل هریس، 15] بن جانسون، [16] لورال لانگامایر، دنیس ویتلی، نیل دونالد والش، جان گری و فرد آلن ولف. نویسندگان پرفروش The Passion Test در نیویورک تایمز، Janet Bray Attwood و Chris Attwood، در این فیلم حضور ندارند، اما آنها 36 مصاحبه از 52 مصاحبه انجام شده برای فیلم را ترتیب دادند.[17] Attwoods در تیتراژ پایان فیلم گنجانده شده است.

مبانی در اندیشه های جدید

نویسندگان کتاب The Secret جنبش تفکر جدید را که در اواخر قرن 18 آغاز شد به عنوان مبنای تاریخی ایده های خود ذکر می کنند.[18][19]

 

کتاب New Thought The Science of Getting Rich نوشته والاس واتلز، منبعی که روندا برن به عنوان الهام‌بخش این فیلم ذکر می‌کند، قبل از کتاب‌های متعدد دیگری از New Thought، از جمله کتاب ارتعاش فکر یا قانون جذب در دنیای اندیشه نوشته ویلیام در سال 1906 منتشر شد. واکر اتکینسون، [20] سردبیر مجله New Thought. سایر کتاب‌های New Thought که گفته می‌شود برن خوانده است، شامل نویسندگان خودیاری مانند Thoughts Are Things قرن نوزدهمی پرنتیس مولفورد است. و راز اعصار رابرت کالیر از 1926.[13]

 

تصویری از ایده های قبل از جنبش اندیشه نو

وب سایت Secret به لوح زمرد که گفته می شود توسط هرمس تریسمگیستوس (به ظاهر "معلم مخفی") نوشته شده است، به عنوان... یکی از مهم ترین اسناد تاریخی شناخته شده برای بشر استناد می کند."[21] برن معتقد است که اولین اثری از "راز" در لوح زمرد رخ داده است، [22] که خیلی بعد توسط Rosicrucians دنبال شد - "فرمان سری که از بسیاری از ایده های راز حمایت می کرد." [19] به عضویت فرضی ویکتور هوگو و لودویگ ون بتهوون اشاره شده است. به ترتیب و همچنین کار ادعایی اسحاق نیوتن در ترجمه لوح.[21] با این حال، هیچ مدرکی برای تایید این ادعاها نشان داده نشده است.

 

کارولین ساکاریسون از آسپن تایمز، هنگامی که در مورد قصد برن برای به اشتراک گذاشتن راز با جهان اظهار نظر می‌کند، روزی صلیبی‌ها را نگهبانان راز معرفی می‌کند.[23] نه کلمه "قرص زمرد" و نه "رزیکلاس" در فیلم صحبت نمی شود. با این حال، در نقاط انتقال کلیدی، تصویر صفحه به سرعت روی کلمه "Rosicrucian" بزرگ‌نمایی می‌کند.

تولید

این فیلم توسط پرایم تایم پروداکشنز ملبورن، استرالیا با روندا برن، تهیه کننده اجرایی ساخته شده است. پل هرینگتون، تهیه کننده؛ و درو هریوت، کارگردان. Gozer Media of Collingwood، حومه ملبورن، خانه طراحی است که مسئول سبک بصری و احساس فیلم و کتاب است.[24][25][26] شرکت Byrne TS Production LLC، یک شرکت مجارستانی، مسئول بازاریابی و توزیع فیلم و کتاب است.[27] برن در مورد تحقیقاتی که قبل از ساخت فیلم انجام داده بود، اظهار داشت:

 

بنابراین من نشستم و یک لیست بزرگ از همه چیزهایی که خوانده بودم انجام دادم ... و وقتی لیست را تمام کردم آن را به آنها [تیم تولید فیلم] دادم. آنها گفتند که این غیرممکن است، شما نمی توانید این تعداد کتاب را در یک سال، دو سال بخوانید، و من همه آن کتاب ها را در دو هفته و نیم خوانده بودم - و خوب، این راز است.[28]

 

الهام برن برای خلق راز از خواندن کتاب 1910 علم ثروتمند شدن نوشته والاس دی واتلز حاصل شد.[5] این فیلم به عنوان پروژه ای برای شبکه Nine استرالیا ساخته شده است. Nine کمتر از 25% از پروژه 3 میلیون دلاری را با بودجه اضافی از رهن خانه برن و سرمایه گذاری باب راینون، "یکی از مدیران سابق اینترنت در شیکاگو" اختصاص داده است.[13] Rainone مدیر عامل یکی از شرکت های Byrne، The Secret LLC شد و توسط Byrne به عنوان "از بهشت ??به ما تحویل داده شد" توصیف می شود.[30]

 

تصویربرداری از مصاحبه ها در ژوئیه و اوت 2005 با ویرایش "به طور موثر تا زمان کریسمس تکمیل شد" انجام شد.[31] با حدود 55 معلم و نویسنده مصاحبه شد[29] در مکان هایی از جمله شیکاگو، آسپن، آلاسکا، [31] و سفر دریایی مکزیکی ریویرا (مصاحبه با استر هیکس).[32] این فیلم از 24 نفر از این معلمان در «نسخه توسعه یافته» فیلم استفاده می کند. در نسخه اول، معلم بیست و پنجمی به نام استر هیکس، که "به عنوان برجسته ترین مفسر قانون جذب" شناخته می شود، ارائه شد. از زمان انتشار اولین دی وی دی، استر هیکس از ادامه پروژه خودداری کرد. سهم 10 درصدی او از فروش، 500000 دلار برای هیکسز درآمد. در نتیجه، صحنه‌هایی با استر هیکس توسط لیزا نیکولز و مارسی شیموف روایت می‌شود.[13] هیچ "معلم مخفی" دیگری برای حضور خود در فیلم غرامت دریافت نکرد - که توسط باب پراکتور در مصاحبه ای[33] در Nightline فاش شد.[34]

 

بتسی چس، یکی از تهیه کنندگان، کارگردانان و فیلمنامه نویسان What the Bleep Do We Know!؟ با پل هرینگتون، یکی از تهیه کنندگان سریال The Secret مصاحبه کرد. در این مصاحبه، هرینگتون در مورد روش های تولید برن اینگونه توضیح داد: "ما در طول ساخت برنامه از قانون جذب استفاده کردیم. از نظر برنامه ریزی و بودجه بسیار نامتعارف پیش رفتیم. اجازه دادیم همه چیز به ما برسد... ما فقط ایمان داشتم که همه چیز به ما خواهد رسید.»[31]

 

شبکه نهم پس از مشاهده فیلم تکمیل شده، تصمیم به عدم پخش آن گرفت. قرارداد جدیدی با تمام فروش دی وی دی به شرکت های برن (Prime Time و The Secret LLC) منعقد شد. در گذشته، لن داونز از کانال نه اظهار داشت: "ما به آن نگاه کردیم و به نظرمان جذابیت گسترده و گسترده ای نداشت". این فیلم سرانجام در ساعت 22:30 شنبه 3 فوریه 2007 از شبکه نهم پخش شد.[29] داونز گزارش داد که "این همه کار را به خوبی انجام نداد".[5] این فیلم به صورت DVD فروخته شد و همچنین به صورت آنلاین از طریق رسانه استریم پخش شد.

 

بازار یابی

بسته بندی

این فیلم به‌عنوان «بسته‌بندی مجدد نرم» قانون جذب توصیف شده است، [35] مفهومی که از ایده‌های فکر جدید اواخر قرن نوزدهم سرچشمه می‌گیرد.[19] در تولید فیلم، قانون عمداً با تمرکز بر «افزایش ثروت» - که با جهت‌گیری معنوی‌تر جنبش فکر نو- متفاوت بود، «بسته‌بندی» شد.[36] یکی از حامیان فیلم اظهار داشت: «ما می‌خواستیم به توده‌ها ضربه بزنیم و پول اولین چیز در ذهن توده‌ها است».[37] بررسی در salon.com بسته‌بندی محصولات مربوط به فیلم را به‌عنوان «نگاهی... که زیبایی‌شناسی «کد داوینچی» را تداعی می‌کند، مملو از کاغذ پوستی زیبا، فونت‌های قلاب‌دار و جوهر و مهر و موم توصیف کرد. [38]

 

انتخاب بسته بندی موضوع فیلم به عنوان یک «راز» جزء مهمی از محبوبیت فیلم نامیده می شود. دوناوین بنز، خریدار متخصص در متافیزیک برای کتاب های مرزی، اظهار داشت: "همه ما می خواهیم درگیر یک راز باشیم. اما ارائه آن به عنوان راز، عالی بود." [5]

 

کمپین بازاریابی

این فیلم در اینترنت با استفاده از تبلیغات "توسعه" و بازاریابی ویروسی تبلیغ شد. تکنیک هایی که در آن جزئیات خاصی از راز فاش نشد. علاوه بر این، پرایم تایم پروداکشنز از طریق درخواست در سایت رسمی، به افراد یا شرکت‌ها اجازه کتبی داد تا نمایش رایگان فیلم را برای مخاطبان عمومی ارائه دهند. به صورت اختیاری، DVD می تواند در این نمایش ها فروخته شود.

https://en.wikipedia.org/wiki/The_Secret_(2006_film)


احد عظیم زاده کیست ؟

احد عظیم زاده یکی از بزرگترین تاجران ایرانی به نام سلطان تجارت فرش است. او اکنون یکی از بزرگترین تاجران فرش جهان است و دارای ثروت و شهرت فراوانی است.

 

این تاجر موفق و میلیاردر خودساخته تمام ثروت و دارایی خود را با رنج و تلاش فراوان از صفر به دست آورده است.

دوران کودکی

 

دوران کودکی هر فرد قطعا نقش مهمی در آینده او خواهد داشت، بنابراین این نقش به گذشته هر فرد برمی گردد. بسیاری از باورها و اتفاقاتی که بعداً به سراغ انسان می آید، ناشی از اتفاق یا پدیده ای است که در گذشته متوجه آن شده است. احد عظیم زاده نیز از این قاعده مستثنی نیست و دوران کودکی سخت و عجیبی را پشت سر گذاشته است.

 

احد عظیم زاده در سال 1336 در روستای اسفنجان از توابع شهرستان اسکو در آذربایجان شرقی به دنیا آمد. روستایی دورافتاده که فاقد امکاناتی چون آب و برق بود.

 

همه مشکلات احد درست از زمانی شروع شد که او می خواست به مدرسه برود و درس بخواند و این زمانی بود که یکی از سخت ترین اتفاقات زندگی برایش افتاد. در سال اول ورود به مدرسه در حالی که تنها 7 سال داشت پدرش را از دست داد و مجبور شد سال های بعد در شرایط سختی به زندگی خود ادامه دهد.

 

آن روزها وضع مالی او به قدری بد بود که فقط دو روز در سال می توانستند برنج بخورند! به همین دلیل احد در همان سن مجبور شد وارد بازار کار شود. روزها قالی بافی می کرد و شب ها بعد از کار درس می خواند.

 

در کودکی همیشه دوست داشت خلبان یا مردی بسیار ثروتمند شود.

 

زمانی که 13 ساله بود، قالی‌ها و پشت‌های بافته شده را حمل می‌کرد و برای فروش به اسفنج‌ها و اسکورت‌ها می‌برد. در آن زمان، او از این کار بهره چندانی نبرد; چون سودش از فروش هر قالی فقط یکی دو تومان بود اما با وجود شرایط سختی که داشتند مجبور بود این کار را بکند.

 

آغاز فعالیت حرفه ای احد عظیم زاده

فعالیت حرفه ای را شروع کنید

 

احد عظیم زاده پس از پشت سر گذاشتن شرایط سختی که در کودکی داشت و سود ناچیزی که به دست می آورد، با کمک تجربیات گذشته و چشیدن سختی هایی که هر لحظه او را قوی تر می کرد، فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرد.

 

او با پشتکار خود هرگز حاضر نشد از کسب و کار خود دست بکشد و با مشکلات روبرو شود، توانست با همان سود کم 20 هزار تومان پس انداز کند. زیرا می خواست به آرزوی دوران کودکی خود یعنی ثروتمند شدن برسد. بنابراین تصمیم گرفت یک کارگاه قالی بافی راه اندازی کند.

 

او به سرمایه بیشتری نیاز داشت به همین دلیل نزد پسر عموی پدرش رفت و از او خواست 20 هزار تومان به او وام دهد. 60 هزار تومان دیگر از بانک وام گرفت. و با پس‌اندازی که داشت، در مجموع 100000 سرمایه‌گیر جذب کرد.

 

پس از به دست آوردن این سرمایه تصمیم می گیرد راهی برای خروج از کشور بیابد و تجارت خود را با صادرات آغاز کند. اما مشکل اینجا بود که انقلاب تازه اتفاق افتاده بود و تا دو سال هیچکس نمی توانست کشور را ترک کند. و مشکل دوم این بود که زبان خارجی بلد نبود!

 

او سرانجام موفق می شود به هامبورگ آلمان سفر کند، زیرا شنیده بود که آلمان بهترین کشور برای تجارت فرش است. سپس به فروشگاه ها و سالن های فرش مختلف در هامبورگ می رود تا ایده های جدیدی ارائه دهد. در آنجا متوجه می شود که بسیاری از افراد ثروتمند برای خرید فرش به سوئیس می روند، بنابراین تصمیم می گیرد به سوئیس سفر کند.

 

آنجا بود که شخصی در ژنو به او فکر کرد که یک فرش گرد ببافد، زیرا فرش گرد بسیار محبوب است. برای این کار به شهر خود برمی گردد و با سرمایه باقی مانده تصمیم می گیرد مکانی را اجاره کند و ماشین هایی برای بافت فرش به صورت نقد و اقساط تهیه کند.

 

پس از این، او توانست درهای ایران را به روی بسیاری از بازرگانان باز کند و سرمایه را که بیشتر آن قرض گرفته بود، به 6 میلیون وجه نقد و 6 میلیون چک تبدیل کند. او کار خود را با بازدید از موزه های فرش در سراسر جهان و گسترش تجارت خود در سراسر جهان آغاز می کند.

احد عظیم زاده پروژه عظیم «قوی الماس خاورمیانه» را در سلمانشهر مازندران با سرمایه گذاری 180 میلیارد تومانی ساخت. این برج های دوقلو 25 طبقه با بهترین و با کیفیت ترین مصالح ساختمانی و جدیدترین متدهای مهندسی طراحی و ساخته شده اند. هدف او از راه اندازی این پروژه فقط کارآفرینی است و دیگر کسب درآمد برایش جذابیتی ندارد.

زندگی شخصی

 

احد عظیم زاده معتقد است در زندگی باید مال و دارایی خود را ببخشد و این کار را به وفور و بی رحمانه انجام دهد. او یکی از خیرین بزرگ کشور است و از ایتام زیادی در سراسر کشور حمایت کرده است.

 

بزرگترین چیزی که باعث افتخار او می شود این است که حدود هزار یتیم را تحت پوشش قرار داده است و تصمیم می گیرد هر سال صد یتیم را به این تعداد اضافه کند، حتی وصیت می کند که ده سال بعد این اتفاق بیفتد. از زمان مرگ او، همه فرزندان باید تحت حمایت ارث او باشند.

 

او همچنین می گوید بهترین ساعات زندگی اش زمانی است که به یتیمان خدمت و خدمت می کند. به همین دلیل او همیشه با یتیمان زیادی ملاقات می کند و از ته دل احساس می کند که می تواند نیازهای خود را برآورده کند. او این کار را به گونه ای انجام می دهد که همه بچه هایی که ملاقات می کند بتوانند همه نیازهای او را بیان کنند. این روحیه را باید ستود و درس بزرگی از آن گرفت.

https://parvaresheafkar.com/biography/ahmad-azimi-zadeh/